خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-محمد ابراهیم یزدانی: از قدیم الایام تأثیر غذاها بر روحیات اخلاق انسانی مورد توجه دانشمندان بوده است و حتی این مطلب جز فرهنگ تودههای مردم شده است. تغذیه سالم و پاک و حلال یکی از ارکان اصلی زندگی دینی سالم و همچنین دستیابی به مراتب سیروسلوک اخلاقی و عرفانی است. لذا لازم است تا نقش تغذیه و نوع آن در سبک زندگی دینی و همچنین تربیت اخلاقی تشریح شود و تبیین گردد. مصاحبه پیش رو گفتوگویی با حجت الاسلام دکتر رضا مهکام، عضو هیأت علمی گروه روانشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پیرامون رابطه تغذیه و تربیت اخلاقی در آموزههای اسلامی میباشد که از نظر میگذرد.
* ابتدا به عنوان اولین سوال عواملی که میتواند بر اخلاق اثرگذار باشد را تشریح نمائید و اینکه در بین این عوامل تغذیه چه نقش مؤثرهای میتواند داشته باشد؟
عناصر و عوامل به صورت گسترده میتوانند در اخلاق و شیوههای رفتاری اثر بگذارند. این عوامل را میتوانیم در سطوح مختلف ببینیم و دستهبندی نمائیم. اما آنچه که در بین این دستهبندیها ممکن است به عنوان عنصر اثرگذار بر سایر عوامل هم شناخت و اثرات متعددی بر دیگر حوزهها بگذارد، بحث تغذیه است. وقتی ما از عوامل حرف میزنیم باید نسبتهای روح و جسم را ببینیم. تعادلهای و تعاملهای جسم میتواند بر روح و رفتارهای اخلاقی شخص اثر بگذارد و تغییراتی را در آنها ایجاد نماید. مثلاً شما نگاه کنید وقتی که مریض هستید، غمگین و ناراحت هستید و روحیه شما ضعیفتر میشود. همین را خوب پس در تغذیه و غذا هم داریم، وقتی شما غذای مناسب نمیخورید و یا تغذیه مشکلدار دارید بر اخلاق و روحیه شما اثر میگذارد و شما را به هم میریزد. شما وقتی به منابع دینیمان مراجعه میکنید هم با این رویکرد مواجه میشوید که دین اشاره مستقیم به اهمیت تغذیه دارد و میگوید به آنچه میخورید بنگرید و نهی از پرخوری میکند. خوب اینها همه علت دارد. شاید جالب باشد ولی دین اسلام در حوزههایی مثل تغذیه، هم در احکام فردی و هم احکام اجتماعی به این مسئله پرداخته است و به مسلمان تأکید داشته که در رعایتهای غذایی و خوردن و آشامیدن اهل رعایت باشید. این مهم را قرآن با اشاره به آلوده شدن بدن به لقمه حرام بیان کرده است که لقمه حرام چه تبعات و آثار روحی بدی بر افراد میگذارد و اخلاق روحانی فرد را تغییر میدهد. پس ما اینجا با عاملی روبهرو هستیم که بر تمام وجوه اخلاق و روح انسان اثر میگذارد. خداوند هم در آیه ۵۱ سوره مؤمنون به پیامبر خودش میفرماید: ای پیامبر غذای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید. مفسران در تفسیر این آیه میگویند که پشت سر هم آمدن این دو عنوان یعنی ارتباط این دو موضوع و رابطه داشتن تغذیه و اعمال فرد.
* آیا میتوان این رابطه بین تغذیه و روح را در این مسئله هم دید که بر روند عبادی و اخلاقی انسان در ارتباط با خدا هم اثر میگذارد؟
خب وقتی ما از تغذیه سخن میگوئیم داریم از تمام بخشهای مختلف و عناصر شکلگیری آن حرف میزنیم. از درآمدی که به دست میآید تا غذایی تهیه شود و از فردی که آن غذا را طبخ میکند و محیط و جایی که طبخ و خورده میشود. همه اینها خوب در تغییر ماهیت این تغذیه اثرگذار هستند، حال اگر در هر یک از این مراحل مسیر حرامی طی شود. این تغذیه اثر سو و مخرب خودش را بر فرد میگذارد. پس قطعاً تغذیه بر میتواند بر روند طی مسیر به سوی خداوند متعال اثرگذار باشد و تغذیه ناصحیح ما را گاهی از مسیر الهی باز میدارد و دور میکند. پس طی مسیر به سوی حق و ذات الهی یکسری مراعاتهایی نیاز دارد که شاید تغذیه و لقمه صحیح یکی از همین ارکان است. این موضوع روایات و احادیث مختلفی دارد که در آن به اهمیت تغذیه در قبولی نماز و روزه پرداخته شده است و حدیث از پیامبر گرامی اسلام داریم که ایشان میفرمایند: اگر کسی لقمهای از غذای حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نیست و تا چهل روز دعای او مستجاب نمیشود. همچنین متعدد توسط اهل بیت عصمت و طهارت ما بیان آمده است که تغذیه حرام و شبههناک طهارت روح را از بین میبرد و پاکی و صفای دل را میگیرد. پس مهم است که انسان به آنچه که میخورد بنگرد و قبل و بعد آن را بداند، چرا که لقمه مسئلهدار انسان را در ساحتهای مختلف اخلاقی و عرفانی عقب میاندازد.
*یکی از گزارههایی که در تربیت اخلاقی است و خیلی هم دیدهام این موضوع میباشد که برای سیر مراحل سلوک افراد تشویق کم غذا خوردن برای عبادت بهتر میشوند، آیا این موضوع را هم میتوان در همین الگو و تعریف نقش تغذیه در تربیت اخلاقی دید؟
ببینید بحث عبادات ما یکسری مقدمات دارد و یکسری اعمال در حین اجرای آن مناسک و بعد از آن. ما این تصویر پیش از عبادت و رعایتهای قبل از آن را در موارد مختلفی در دین میبینیم. یکی از این ارکان مهم تغذیه است، هرچه این بدن و مرکب عبادت ما سبکتر و آرامتر باشد، سرکشی کمتر و توان عبادت چندین برابر میشود. پس نمیتوانیم بگوییم که انسان در طول روز هرجور میخواهد بخورد و هر لقمهای را در دهان بگذارد و بعد شب هم برای نماز شب و تهجد بیدار شود. خوب معلوم است این یک امر نشدنی است و با هر عقیدهای هم که باشیم باز میفهمیم که این یک رابطه علت و معلولی است. پس اگر انسان میخواهد مسیر سیروسلوک را طی کند باید به تغذیه خودش بها دهد و به آن بنگرد. اگر بخواهم چند مثال در این زمینه هم بزنم سادهترین آن همین ماه مبارک رمضان است، شما ببینید وقتی در این ماه نورانی روزهدار هستید چقدر حال عبادت و بندگی دارید و احساس نزدیکی به خدا دارید. این ماحصل حس و حال تغذیه صحیح و روزهداری است. همین تغذیه که خودش منجر به عبادت و بندگی میشود در قبولی اعمال هم اثر دارد. ما در روایاتی داریم که رابطه مستقیم میان خوردن غذای حرام و عدم قبول نماز و روزه و عبادات، وجود دارد؛ از جمله، در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) میخوانیم: «مَنْ اَکَلَ لُقْمَةَ حَرام لَنْ تُقْبَلَ لَهُ صَلَوة اَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعوَةُ ارْبَعیْنَ صَباحاً وَ کُلُّ لَحْم یُنْبِتُهُ الْحَرامُ فَالنّارُ اَوْلی بِهِ وَ اِنَّ اللُّقْمَةَ الواحِدَةَ تُنْبِتُ اللَّحْمَ» هرکسی لقمهای از غذای حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمیشود، و تا چهل روز دعای او مستجاب نمیگردد؛ و هر گوشتی که از حرام بروید، آتش دوزخ برای آن سزاوارتر است؛ و حتّی یک لقمه نیز باعث روئیدن گوشت میشود!
*سوالی که پیش میآید این است که ائمه ما در منابع دینی گفته اند برخی غذاها برای نوعی رفتارها مناسب هستند مثلاً خوردن عسل صفای قلب میآورد؟
بله این نگاه در منابع دینی و احادیث ما وجود دارد. البته چنین احادیثی با هدف این گفته شده تا ما به اهمیت نقش غذا در سبک زندگی دینی پی ببریم و رعایت در این حوزه داشته باشیم. من همین جا میخواهم یک نکتهای عرض کنم، آن هم این است که شاید در ابتدای امر، عجیب باشد که چگونه تغذیه میتواند در اخلاق و روحیّات و ملکات نفسی اثر بگذارد؟ چرا که آن مربوط به جسم است و این مربوط به روح، ولی با توجّه به رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی که در میان جسم و روح آدمی است، جایی برای این تعجّب باقی نمیماند. بسیار میشود که یک حالت بحرانی روحی و غم و اندوه شدید جسم را در مدّت کوتاهی، ضعیف و پژمرده و ناتوان میسازد، موهای انسان را سفید، چشم را کم نور و قوّت و توان را از دست و پا میگیرد؛ عکس این مسأله نیز صادق است که حالات خوب جسمانی در روح انسان اثر میگذارد، روح را شاداب و فکر را قوّت میبخشد.
از قدیم الایّام تأثیر غذاها بر روحیّات اخلاق انسانی مورد توجّه دانشمندان بوده است و حتّی این مطلب جز فرهنگ تودههای مردم شده است؛ مثلاً، برخی چیزها را مایه قساوت و سنگدلی میشمردند و معتقد بودند که عقل سالم در بدن سالم است. در روایات متعدّدی میخوانیم: یکی از شرایط استجابت دعا پرهیز از غذای حرام است.
*به عنوان پرسش آخر میخواهیم کمی از شیوه تربیت اخلاقی بر محور تغذیه سالم را تشریح فرمائید و شرح این نکته که در سبک زندگی امروز چگونه ما میتوانیم چنین مؤلفههایی را رعایت نمائیم؟
بنظر بنده بر اساس مجموع آنچه که گفتیم و همچنین روایاتی که اشاره کردیم. بخوبی متوجه شدیم که رابطه نزدیکی میان تغذیه و روحیات و اخلاقیات وجود دارد، البته هرگز ما نمیگوئیم غذاها علت تامه برای اخلاق خوب یا بد هستند اما همین اندازه میدانیم که طبق روایات و همچنین سیر اثرگذاری تغذیه بر سیر و سلوک اخلاقی انسانها، یکی از عوامل زمینه ساز پاکی و اخلاق حسنه، تغذیه است. این عامل هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها ملاک اثرگذاری بر اخلاق و سیره افراد است. حالا شما سوالتان این است که در سبک زندگی امروز ما چگونه این رعایتهای غذایی را انجام دهیم تا بتوانیم در تربیت اخلاقی خودمان اثرات خوبی ببینیم؟ این خیلی واقعاً مسیر دشواری در این دوران زندگی ما است. وقتی که حق و باطل درهم آمیخته است و حلال و حرام در برخی موقعیتها در هم آمیخته میشوند، لازم است تا ما در برنامه عبادی خودمان یک طرح اصلاح سبک تغذیه هم ببینیم تا بتوانیم با تغییرات در برنامه غذایی یک مسیر رو به پیشرفتی را در تربیت اخلاقی خودمان برداریم. من برخی اوقات دیدهام که افراد خیلی برنامههای سخت عبادی طراحی کردهاند اما در برنامههای خودشان به نقش غذا نپرداختهاند و میگویند پس چرا این برنامههای ما به رشد اخلاقی ما منجر نمیشود. پاسخ خیلی برایشان روشن است، چون به اهل و ریشه این مسیر که تغذیه میباشد توجه نکردهاند. تغذیه حواس و قوه خیال انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. از دیدگاه آیات و روایت تغذیه هم میتواند تأثیر مثبت بر عقل داشته باشد و هم تأثیر منفی. تغذیه نقش مؤثری در دل دارد و باعث تقویت دل و روشن شدن آن میشود تغذیه نقش مهمی در اخلاق و تربیت معنوی دارد لقمه حلال در پاکی باطن انسان اثر وضعی دارد چنان که لقمه حرام نیز آثار سو دارد تغذیه میتواند در ایجاد محبت و همدلی مؤثر باشد.
من به عنوان نکته پایانی برای اینکه به تغذیه در سبک زندگی دینی خودمان اهمیت دهیم به این آیه قرآن اشاره میکنم که میفرماید: «فلینظر الانسان الی طعامه: انسان باید به خوراکش بنگرد» (عبس، ۲۴). این آیه یکی از آیات مهم قرآن در زمینه توجه به طعام است. هرچند در پارهای روایات و تفاسیر، طعام در آیه را «علم» معنا کردهاند. مرحوم فیض کاشانی در تفسیر آیه آورده: «ظاهر آیه طعام جسم است و غذای روح معنای تاویلی آن است. نظری که آیه شریفه بدان دعوت نموده، عام میباشد، هم نگاه به آفریننده غذاست که آدمی را به خالق غذا، یعنی خدا، هدایت کند و هم اینکه انسان باید نظر به کیفیت غذا و حلال و حرام بودن آن داشته باشد». پس اگر تفسیر این آیه را بنگریم باید بگویم که در تربیت اخلاقی مهم است که ما امروز توجه به خالق این تغذیه را بشناسیم و بعد در آنچه که مصرف میکنیم بنگریم تا لقمهای شبههناک نباشد.
پس باید گفت از آنجا که اسلام دینی فطری است و توجه به غذا و خوردن آن از فطریات است، به همین دلیل بر این امر تأکید کرده است. غذای خوب خوردن و تن و جسم را سالم نگهداشتن تا مقدمه کمال انسانی در راه بندگی خدا شود، از تعالیم اسلام است. غذاهایی که در بدن انسان تأثیر بد بگذارد و آدم را بیمار کند، در شریعت اسلامی حرام گشته است.
همین دین خدا برای اینکه همه انسانها از سفره طبیعت بهره گیرند و شکمی خالی نباشد، دستور به اطعام داده است. اصل دادن زکات و انفاق و کفارات برای این است که تفاوت طبقاتی در جامعه کم شود و انسانی محروم نماند. مهمتر اینکه در کنار مسئله طعام بر امر تغذیه صحیح برای سیر و سلوک عرفانی و تربیت دینی اشاره کرده است.
نظر شما